دست نوشته های میثم فلاحی

شاعر،نویسنده و فیلمساز

دست نوشته های میثم فلاحی

شاعر،نویسنده و فیلمساز

نقدی بر فیلم سنگ صبور

داستان  ضد شرقی-ضد اسلامی سنگ صبور ماهرانه نوشته شده است به گونه ای که مخاطبان غیر آگاه نسبت به فنون و حیل سینما را به خوبی جذب و در تور تاثیرپذیری به دام می اندازد.هدف اصلی فیلم،قرار دادن تفکر غرب در برابر اعتقادات و هنجارهای اسلامی است به گونه ای که در پایان،بیننده به این باور برسد که مدرنیته ی غیردینی و به اصطلاح خودشان آزاداندیشی،بر اعتقادات مذهبی و تکیه بر اصول اخلاقی پیروز است.
زنی که از ترس فشارهای خانواده ی شوهرش و نیز حرف و متلک های مردم تن به زنای محصنه می دهد تا انگ نازا بودن را به او نچسبانند صاحب دختری می شود که البته در زمان تولد و تنها به دلیل این که شاید بعدها خود کودک بفهمد و آبروی مادر را ببرد تصمیم به قتل او گرفت،اکنون شخصیت مثبت و البته مظلوم فیلم است که در نهایت بر یک "مسلمان خوب" پیروز می گردد.واضح است لفظ مسلمان خوب که در فیلم به کار برده شده نیز چیزی به جز یک انسان مومن و مذهبی را یادآور نمی شود.
اما گویی این کار به مزاج زن بد نیامده و باز هم عمل شنیع زنا را انجام می دهد تا بعدها صاحب دختر دیگری از دیگران شود که در اینجا داشتن یک فرزند،دلیلی محکم تر است بر عدم اجبار در این کار.
البته فیلم در ابتدا،این شخصیت را نماز خوان و اهل ذکر نشان می دهد که مقصود،اثبات امکان پرداختن به اعتقادات اسلامی و زندگی بدون محدودیات اعتقادی است و یا به قصد همراه کردن مخاطبان معتقد و همزادپنداری با این شخصیت است.استفاده از یک هنرپیشه ی جذاب ایرانی که در کشور بزرگ و اسلامی ایران هم طرفداران خودش را دارد نیز گواه بر این هدف است.
این زن که در شرایط سخت جنگ افغانستان و با وجود محدودیت مالی،با جان و دل از شوهر بیمار خود پرستاری می کند و همزمان سختی نگهداری دو کودک را نیز بر عهده دارد،برای تامین داروی همسرش به هر دری روی می آورد.از جمله رو زدن به عمو و برخورد با در بسته.و در نهایت برای تامین این نیاز به خود فروشی تن در می دهد که البته مخاطب آن را به حساب فداکاری برای شوهرش می گذارد.در عین حال،او شوهر را محرم اسرار خود می داند و با او در حالت بیهوشی که از عدم درک و توان عملی او اطمینان دارد درد دل کرده و همه ی واقعیات را به او می گوید و در آخر همان شوهر است که می خواهد جواب این فداکاری و اعتماد را با خنجر بدهد.این مرد مذهبی کسی است که می خواهد بین این زن و معشوق جدیدش جدایی بیندازد که در جدال آن دو،زن،یعنی همان 'مدرنیته ی آزاداندیشی' به پیروزی می رسد و با نشان دادن لبخند او و معشوق جدیدش درست بعد از مرگ مرد مسلمان،تیر خلاص را نیز به فکر و باور  بیننده چکانده و داشتن تعصبات دینی و افکار اصولگرایی را شکست خورده می نمایاند.


میثم فلاحی-نوزدهم تیر 1392